ازدواج موقت ضرورت اجتماعى:
از میان شرایع، اسلام برترین و کاملترین شریعت الهى است که در آن به همه نیازهاى فطرى بشر توجه شده و براى رفع آن احکام و دستورات متعددى تشریع گردیده است. یکى از نیازها و غرایز بشر و شاید قوىترین غریزه او، غریزه جنسى است و حکمت الهى و کامل بودن دین اقتضا مىکند که براى رفع آن، راههاى مشروعى قرار داده شود. یکى از راههاى رفع این نیاز ازدواج دائم است; لیکن بدیهى است که ازدواج دائم براى همه انسانها از سن بلوغ میسر نیست و موانعى مانند: نداشتن بلوغ فکرى، امکانات اقتصادى، موقعیت اجتماعى و غیره وجود دارد که مانع تحقق این امر مىگردد و بر فرض امکان ازدواج دائم، بسیارى از افراد، بهویژه جوانان براثر مشکلات و محدودیتهاى ناشى از ازدواج دائم، از ازدواج دائم گریزان بوده، به آسانى به آن تن نمىدهند. افزون بر این، در برخى موارد براى مردان همسردار نیز امکان ارضاى غریزه جنسى فراهم نیست; مانند اینکه یکى از زوجین به سفرى طولانى رفته یا زن مریض باشد. بنابراین، ضرورت فردى و اجتماعى ایجاب مىکند که خداوند براى رفع نیاز بشر و جلوگیرى از سقوط انسان در دام فساد و فحشا راه دیگرى جز ازدواج دائم را تشریع کند. تشریع ازدواج موقت در اسلام در واقع پاسخى به همین نیاز فطرى انسان است. ازاینرو که ایجاد چنین راهى، از نیازهاى اساسى بشر و ضروریات هر جامعه است، برخى از غیر مسلمانان و حتى برخى مسلمانان که ازدواج موقت را حرام مىدانند، روشهایى، شبیه ازدواج موقت براى رفع نیاز انسان و حل معضلات اجتماعى ارائه کردهاند; ازجمله راسل دانشمند معروف انگلیسى در کتاب زناشویى و اخلاق به راه حل یکى از قضات دادگاه جوانان اشاره کرده است که مىگوید: جوانان باید بتوانند در یک زناشویى جدید وارد شوند که با زناشویى معمولى (دائم) از سه جهت تفاوت دارد: ۱-طرفین قصد بچهدار شدن نداشته باشند; ۲-جدایى آنها به آسانى صورت پذیرد; ۳-پس از طلاق، زن هیچ گونه حق نفقهاى نداشته باشد. راسل پس از ذکر این پیشنهاد مىنویسد: من گمان مىکنم اگر چنین امرى به تصویب قانون برسد گروه کثیرى از جوانان، ازجمله دانشجویان دانشگاهها به زندگى مشترک تن بدهند که این زندگى متضمن آزادى و رهایى از بسیارى از روابط جنسى پرهرج و مرج کنونى خواهد بود. گروهى از عالمان متأخر اهل سنت نیز به ضرورت ازدواجى ساده و کم تعهد پىبرده و ازدواجى را به عنوان «ازدواج مِسیار» (ازدواجى که در دفاتر رسمى ثبت نمىشود، و در آن زوجه از برخى حقوق خود، مانند: حق نفقه، مسکن و حق قَسم (هم خوابگى) چشمپوشى مىکند) را مطرح کردهاند.
برخى بر ازدواج موقت ایراد گرفته، مىگویند: ازدواج موقت نوعى فحشا است که زن در برابر دریافت مقدارى پول، خود را مىفروشد و این با کرامت انسانى منافات دارد و گاه مىگویند: این نوع ازدواج موجب مىشود افراد بىسرپرست همچون فرزندان نامشروع در جامعه پدید آیند. در پاسخ باید گفت: طرح این ایرادها بر اثر ناآشنایى با ماهیت ازدواج موقت است. ازدواج موقت داراى قوانین و مقرراتى، همانند ازدواج دائم است. در این نوع ازدواج برخلاف فحشا، زن حق ندارد در یک زمان خود را در اختیار چند مرد قرار دهد. پس از پایان مدت مانند ازدواج دائم زن باید عده نگه دارد و فرزند به وجود آمده همانند فرزند ازدواج دائم مورد حمایت قرار گرفته، از همه احکام فرزند، ازجمله ارث برخوردار خواهد بود.
ایراد دیگر این است که ازدواج موقت سبب مىشود بسیارى افراد هوسباز از این قانون، سوء استفاده کرده، مرتکب فحشا و کار حرام شوند. درپاسخ گفته مىشود: از کدام قانون سوء استفاده نشده؟ آیا اگر کسى در زیارت خانه خدا مرتکب کارى حرام، مانند فروش مواد مخدر شد باید جلوى حج گرفته شود؟
در نهایت عدهاى مىگویند: تجویز ازدواج موقت براى تأمین هوسرانى مردان است که در پاسخ باید گفت: هدف از تجویز ازدواج موقت هوسرانى نیست. از دیدگاه اسلام و همه ادیان آسمانى هوسرانى مذموم و مردود است; ازاینرو در روایات اسلامى مرد «ذوّاق» یعنى کسى که زنان رابراى کامجویى گرفته، سپس طلاقمىدهد، لعن و نفرین شده است; بلکه هدف، رفع نیاز غریزى بشر و جلوگیرى از گرفتار شدن انسانها به فحشا و حرام است. مؤید این مطلب روایات اهل بیت(علیهم السلام) است که در آن مردان همسردار که مانعى براى ارضاى غریزه جنسى ندارند، از متعه کردن زنان منع شدهاند
۱
۱